فقط نامه تو بنوسم؟

هر زمان بیشتر می خواهمت بیشتر دریغ می شوی ام که یا نا خواسته رنجانده ام ات و یا خواسته/ناخوسته رنجانده ای ام و تنها چند لحظه ای از خوابت را هدیه می کنی با چند جمله ی عاشقانه که می مانم اینچنین بودنت را باور کنم یا آنچنان نبودنت را....

حتی سرمای ارث پدری ات را تمدید می کنی به روزی که نمی دانم تا درازای رسیدنش به انتها یخ می بندم از سردی امروزت یا دق می کنم از نپوشیدن لباسهای عاریه ای که می خواستم جشنی باشدمان کوچک برای این شروع تازه...

تنبیهم می کنی به ندیدنت و فلج می شوم در خاطره هایی که تند و تند از برابرم می دوند، تنبیهم میکنی به ندیدنت و فلج م شوم در خیالاتی که تند وتند با خود می کشانندم ، فلجم می کنی با ندیدنت که نه پای دویدن دارم و نه توان کش مکش خیلاتت را

ولی چنان دیوانه وار می خواهمت که نرسیده به هشت قدمی ات می خندم و فراموش ی کنم به تعبیرت بودنت در کنارم دیوانگی ست - می خندم و فراموش می کنم هر آنچه را عهد کرده بودم قصاص کنم

حالا مانده ام بار دلتنگی ((ندیدمت)) را به دوش بکشم یا ((نمی بینمت)) را که از حالا دلم تنگ است برای 15 روز ((ندیدنت))

می خواستم بی خیال گله ها باشم که یادم به نگرانی تو افتاد از سکوت های من ...پس گله وا نوشتم که نمی شد به خیال گفتنش بود و اگر می ماند می شد روح منزوی هدایت که آهسته آهسته خراشید و خورده شد...

نظرات 4 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 08:49

بله خو ...یه جاوویی لازم که ایطوری بشت...تا سفت بشت و توپ ام نتونت تکوونش هادیت....مثل الان. بعدا بشته جالب ابوت برات.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 6 بهمن 1388 ساعت 21:56

http://victoria65.blogsky.com/

ای لینک بخوون

[ بدون نام ] شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 08:53

فراخوان اولین جشنواره عکس موبایل

http://khanejonub.blogsky.com/

حسین شنبه 1 اسفند 1388 ساعت 09:33 http://sozlavar.blogfa.com

سلام خوب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد